راز اولین فیلم مستند از ایران که توسط آمریکایی ها ساخته شد!
استعمار برای بسط قدرت سیاسی و اقتصادی خود بر جهان در هر کشور با ایلات و قومیت های بومی آن منطقه درگیر میشود.
عَلَف یا علف: نبرد یک ملت برای زندگی،
از قبایل آمریکایی، قبایل بومی آفریقایی و استرالیایی تا قبایل و عشایر ایران و عراق و کشورهای آسیایی و اسلامی همواره بزرگترین مانع نفوذ استعمار جهانی انگلیسی_آمریکایی بوده است.
به همین جهت شناخت توانمندی ها و نقاط ضعف قومیت ها و عشیره ها اولین مرحله ی نقشه ی استثمار و استعمار یک کشور است.
از این رو در ایران اولین تحقیقات درباره عشایر توسط یاکوب پولاک در کتاب خاطراتش انجام پذیرفت و اولین فیلم مستند از زندگی عشایری ایران توسط آمریکایی ها ساخته شد.
حساسیت و تمرکز استعمار گران غربی بر روی عشایر اهمیت این سبک زندگی مستقل، مقاوم و سالم را نشان می دهد.
عَلَف یا علف: نبرد یک ملت برای زندگی، (به انگلیسی: Grass: A Nation’s Battle for Life) فیلمی صامت و سیاهسفید محصول ۱۹۲۵ (۱۳۰۴) در ایالات متحده آمریکا است، که از نخستین فیلمهای مردمنگارانه بهشمار میآید. این فیلم که توسط مریان کوپر و ارنست بی. شودزاک کارگردانی شده، به کوچ طایفه بابا احمدی (بختیاریها بامدی گویند) از طوایف ایل بختیاری میپردازد و دوربین همراه با عشایر بختیاری از گذرگاهها و ارتفاعات سختگذر عبور کرده، تا از سردسیر، در استان چهارمحال و بختیاری، برای دستیابی به چراگاه، به گرمسیر این طایفه، در استان خوزستان، منتقل شوند.
فیلم ۷۱ دقیقهای علف، برای نخستین بار در تاریخ ۲۰ مارس ۱۹۲۵ توسط پارامونت پیکچرز تولید شد و مریان کوپر و ارنست بی. شدسک نیز تهیهکنندگان علف محسوب میشدند.
محتوای فیلم
حیدرخان و فرزند ۹ سالهاش، لطفعلی که لطفی نامیده میشود به همراه ۵۰ هزار زن و مرد و کودک به همراه نیم میلیون بز،اسب، گوسفند و گاو از رودخانههای خروشان و کوههای پوشیده از برف عبور میکنند.
عبور افراد ایل و گذراندن گلهها از رودخانه کارون که شش روز به طول می انجامد، یکی از جذابترین صحنههای فیلم است.
آنچنانکه در ابتدای فیلم، تصویر نامهای ظاهر میشود از امیر جنگ ایل بختیاری که رابرت ایمبری، کنسولیار آمریکای استثمارگر نیز آن را تأیید کردهاست. متن این تأییدیه بدین قرار است:
مریان کوپر، ارنست شودساک و مارگرت هریسون اول مسافری(غربی) هستند که از زردکوه بختیاری عبور کردهاند و اول اشخاصی میباشند که چهل و شش روز در این راه همراه ایل بختیاری مسافرت نمودهاند. از چونگاری تا دره چهارمحال بختیاری.
موفقیت علف، کوپر را بر آن داشت که فیلم دیگری دربارهٔ بختیاریها بسازد. اینبار اما دستیارش را برای این مقصود فرستاد. چند روزی فیلمبرداری انجام شد، اما نهایتاً نیمهکاره ماند. ظاهراً آنها این بار قصد داشتند تا مرکز توجهشان را به نهاد خانواده و با محوریت یک خانواده متمرکز کنند. چیزی که موفق به انجام آن نشدند.
فیلم علف به سبب جلوگیری از حس همدلیاش با مردم ایل و شخص حیدرخان و همخوانیاش با سیاستهای رضاشاه که مسألۀ خلع سلاح و حذف قبایل و عشایر را پیگیرانه دنبال میکرد، در آن سالها در ایران اجازۀ نمایش نگرفت و ۴۲ سال بعد، در سال ۱۳۴۶ درفیلمخانه ملی ایران به نمایش درآمد. هنوز نام این فیلم جزو فیلمهای مطرح مستند و مردمنگارانه است.موفقیت فیلم علف و فیلم مستند چانگ (۱۹۲۷) مریان کوپر را به صدر فیلمسازی هالیوود رساند.
سیاست استعماری شناسایی قبل از نفوذ و ضربه، کار خود را با موفقیت به پایان رسانید و پس از رضاشاه قلدر ، محمد رضا همچنان حذف عشایر از ماموریت های وزارت جهاد کشاورزی و دیگر نهادهای دولتی است و مثل این که کسی تردید ندارد که نابودی عشایر و اسکان ایشان و جلوگیری از استفاده از منابع طبیعی برای تولید و اشتغال کاری در راستای خدمت به بشریت است!!!!
✍️م.م.ق
این مطلب بدون برچسب می باشد.
ثبت دیدگاه