اهمیت کلاه پوشیدن و عمامه بستن
اگر به عکسهای خیلی قدیمی نگاه کنید متوجه خواهید شد که همه مردان بدون استثناء کلاه برسردارند.کلاه برای مرد بمنزله چادروپوشش برای زنان محسوب میشد و همانطور که زن بدون چادرغیرممکن بود که درانظار ظاهر شود، مرد نیزاین را مایه ننگ و سرافکندگی میدانست که بدون کلاه و یاپوشش سربیرون بیاید.
چه سربرهنگی علاوه بر بی ادبی وبی وقاری به نوعی علامت فقر وبی آبروئی و یا دیوانگی بود. وتنها دیوانگان بدون کلاه بودند. کلاه نشان مردی و مردانگی نیزبود و هرقدرکه شان شخصی دراجتماع بالا میگرفت کلاه آن نیزبزرگترمیشد.کلاه برای سرما ویا گرما نبود. یکی از سوگندها به کلاه بود ، میگفتند به ((کلاه مردانه ات قسم )). ویا دردشنامها اینکه (( اگر چنین نکنم ، کلاهم را برداشته لچک زنها رابسر میکنم)) حتی درهنگام خواب نیزعرقچینی بنام شب کلاه برسرمیگذاشتند، یا حتی درروزهاعده ای نیززیر کلاه عرقچینی میگذاشتند که اگر کلاه براثربی احتیاطی افتاد عرقچین سرشان باشد. هنگام آب خوردن حتما” باید عرقچین یا کلاه برسرمیداشتند چون موجب زوال عقل میدانستند.
انواع کلاه :
کلاه نمدی شامل کلاه حسن بگی ، فراشی،بختیاری،تخم مرغی،نیمچه بختیاری و فینه بود که قیمت آنها ازپنج شاهی تا دوقران ودوریال بود.
کلاه پوستی شامل کلاه پوستی معمولی ،کلاه تاجرانه،کلاه قاطری و اتابکی. ازسه چهارقران تا سه چهارتومان کلاه مقوائی کلاه جدیدی بود که نسل جوان و کم سن وسال برسرمی گذاشتند. با قیمت سی شاهی و دوقران
کلاه پهلوی : کلاه های لبه داری که برای متحدالشکل کردن مردم و گاه بااعمال زور به جای دیگرکلاه ها برسرمردم گذاشته شد.والبته درهمین کشا قوس کلاه گذاشتن یا نگذاشتن اززمان پهلوی اول بود که عده ای به لج که هم شده بی خیال کلاه شده وسربرهنگی را انتخاب کردن عکاسباشی
به دو روش مىتوان عِمامه بست: بر سر وزانو. بستن عمامه بر روى سر مستحبّ است، چنانکه تحتالحنک[۱] نهادن براى عِمامه هم مستحبّ است.[۲] شهید اوّل؛ اعتقاد دارد که ایستاده عمامه پیچیدن مستحبّ است.[۳] (به روایاتى در این زمینه توجّه فرمایید:)
عمامه بر سر گذاشتن عن أبى عبداللّٰه علیه السلام : ” ضَمِنْتُ لَمِن یَخْرُجُ مِنْ بَیْتِهِهمُعْتَمَّاً أنْ یَرْجِعَ إلَیهِم سالِماً .”
هرکس عمامه بر سر نهاده از منزل خارج شود ، من ضامنم که سلامت به خانه بازگردد. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ، ح ٧٢٣
اهمیت کلاه اگر به عکسهای خیلی قدیمی نگاه کنید متوجه خواهید شد که همه مردان بدون استثناء کلاه برسردارند.کلاه برای مرد بمنزله ….
. در حدیثى معتبر آمده است که امام صادق علیه السلام فرمود:
«هر کس عمامه بر سر بپیچد وتحت الحنک[۴] نبندد وبه درد بىدرمانى مبتلا شود، کسى را جز خودش سرزنش نکند».[۵] ۲٫ ودر روایتى دیگر مىخوانیم که امام صادق علیه السلام فرمود:
«حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله با دست (مبارک) خود بر سر حضرت امیرمؤمنان علیه السلام عِمامه بست. یک طرف عمامه را از پیش صورت وطرف دیگر آن را چهار انگشت کوتاهتر، از پشت سر آویخت، سپس به على علیه السلام فرمود: برو! رفت وفرمود: بیا! آمد وبعد فرمود: به خدا قسم، تاج ملائکه وفرشتگان چنین است».[۶] ۳٫
از امام رضا علیه السلام روایت شده است که فرمود: «حضرت رسول صلی الله علیه و آله عمامه را بر سر بست ویک طرف آن را به جلو وطرف دیگر آن را به پشت سر انداخت. چنانکه جبرئیل (در هیأتى که در برابر پیامبر آشکار مىشد) نیز به این صورت عمامه مىبست».[۷] ۴٫
واز امام باقر علیه السلام روایت شده است که فرمود: «فرشتگان در جنگ بدر عمامههاى سفید بر سر داشتند».[۸] ۵٫
در کتاب فقه الرّضا خواندن این دعا به هنگام گذاشتن عمامه بر سر سفارش شده است: بِسْمِ اللهِ اَللّهُمَّ ارْفَعْ ذِکْری وَاَعْلِ شَأْنی وَاَعِزَّنی بِعِزَّتِکَ وَأَکْرِمْنی بَکَرَمِکَ بَیْنَ یَدَیْکَ وَبَیْنَ خَلْقِکَ اَللّهُمَّ تَوِّجْنی بِتاجِ الْکَرامَهِ وَالْعِزِّ وَالْقَبُولِ.[۹] ۶٫
در کتاب مکارم الأخلاق از کتاب نجات نقل کرده است که به هنگام گذاشتن عِمامه این دعا خوانده شود: اَللّهُمَّ سَوِّمْنی بِسیماءِ الاْیمانِ وَتَوِّجْنی بِتاجِ الْکَرامَهِ وَقَلِّدنی حَبْلَ الاْسْلامِ وَلا تَخْلَعْ رَبْقَهَ الاْیمانِ مِنْ عُنُقی[۱۰]
وافزوده است که عمامه را باید در حال ایستاده پیچید.[۱۱]
🔳کلاه پوشیدن در حدیث است که حضرت رسول صلی الله علیه و آله کلاههاى متعدّدى داشت که بر سر مىنهاد.[۱۲]
علما پوشیدن کلاههاى دراز و بلند را که به آن «بُرطُل» گویند ویهودیان بر سر مىگذاشتند، مکروه شمردهاند.[۱۳]
واز برخى روایات استفاده مىشود که شکستن پایین کلاه وبرگردانیدن آن مکروه است.[۱۴] [۱]
پیچى از عمامه که از زیر چانه مىگذرانند و روى شانه مىاندازند. [۲]
روایات مربوط به استحباب تحت الحنک فراوان است، ولى ظاهرآ همه آنها مربوط به تمام حالات است ودرخصوص حال نماز، فقط یک روایت داریم که آن هم ضعیف است. 📚 رک:اصول کافى، ج۶،ص۴۶۰، باب العمائم. [۳]
دروس، ج ۱، ص ۱۵۲٫ [۴] .[۵] . کافى، ج ۶، ص ۴۶۱، باب العمائم، ح ۱؛ وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۲۹۱، ح ۱٫ [۶] . کافى، ج ۶، ص ۴۶۱، ح ۴؛ مکارم الأخلاق، ص ۱۲۰٫ [۷] . کافى، ج ۶، ص ۴۶۱؛ مکارم الأخلاق، ص ۴۶۰٫ [۸] . کافى، ج ۶، ص ۴۶۱؛ مکارم الأخلاق، ص ۱۱۹٫ [۹] . ترجمه: «به نام خدا، پروردگارا، ذکر مرا بالا بر ورتبهام را بلند گردان ومرا در پیشگاه خود ودر میانمخلوقاتت گرامى بدار. بار خدایا، تاج کرامت وعزّت وپذیرش (اعمال) را بر سرم نِه». فقه الرّضا، ص ۳۹۵؛مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۲۷۷، ح ۸ . [۱۰] . ترجمه: «خدایا، مرا به نشانه ایمان نشانه گذار وتاج کرامت بر سرم نِه وبند اسلام و ایمان بر گردنم افکنوآن را از گردنم بیرون میاور». [۱۱] . مکارم الأخلاق، ص ۱۲۰٫ [۱۲] . بحارالأنوار، ج ۱۶، ص ۱۲۱ و۱۲۲ و۱۲۵٫ [۱۳] . مکارم الأخلاق، ص ۱۲۰ (با اندکى تفاوت). [۱۴] . بحارالأنوار، ج ۴۷، ص ۴۵، ح ۶۲…
ا
این مطلب بدون برچسب می باشد.
ثبت دیدگاه