مقدمه پروفسور حکیم حسین خیراندیش پدر طب اسلامی ایرانی
گروه پزشک اعزامی از سوی کمپانی هند شرقی چرا وارد ایران شد؟
علت اصلی ورود گروه پزشک اعزامی از سوی کمپانی هند شرقی به سوی ایران در سال ۱۶۰۰ میلادی کمک درمانی و طبی نبود، چرا که خود آنان به این موضوع عالم و معترف بودند که علم طب ایران در آن زمان برتر بود و مردم ایران نیز طب خود را مانند دین خود قبول داشتند و تواناییها و برتریهای آن را نسبت به مکاتب طبی جهان میدانستند.
این گروه پزشک تلاش میکردند تا با نفوذ در دستگاه سیاسی کشور ایران مردم را به سوی مکتب طبی خود بشکانند و با وضع قوانین و تلاش فرهنگی آنان را نسبت به داشتههای علمی و طبی و در نتیجه دینی و فرهنگی خود غافل سازند تا از این طریق تسلطی همه جانبه بر جامعه ایرانی داشته باشند.
در سال ۱۶۰۶ نیز گروه پزشکی دیگری به این جمعیت اضافه شدند که از سوی پاپ ماموریت داشتند تا مسیحیت را در بین مسلمانان توسعه دهند، این گروه پزشک نیز با ابزار پزشکی به توسعه اعتقادی و تخریب داشتههای دینی و علمی ایران پرداختند و این تلاش سیصد سال ادامه یافت تا سال ۱۹۱۴ با وضع قانون ضرورت وجود دیپلم پزشکی از دانشگاه داخلی یا خارجی به قول آقای دکتر سیدیل ایلگود میخ تابوت طب سنتی در ایران کوبیده شد.
این موفقیت که به زعم آیت الله العظمی امام خمینی (ره) با همکاری زمامداران بیخرد ما انجام شد، دست استعمار را باز گذاشت تا طناب تسلط خویش را تا اعماق زندگی ایرانیان توسعه دهد و جواز حیات و تنفس خویش را به دیگران بسپارد و این استعمار که ظاهری مقدس، بزرگنمایانه، انساندوستانه و اجبارگرانه دارد ابزار تواضع تام مردم ایران در مقابل غرب را فراهم ساخت و همچنان این ابزار به کار اساسی خود در جهت واداری به تسلیم در مقابل غرب ادامه میدهد.
اگر در بخش طب و درمان مستقل نباشیم، شعار استقلال یک شوخی سیاسی بیشتر نخواهد بود
بدون تردید اگر کشور ابزار استقلال خویش در تمامی زمینههای سیاسی، اقتصادی، درمانی و نظامی را فراهم آورد لکن در بخش طب و درمان مستقل نباشد، شعار استقلال آن یک شوخی سیاسی بیشتر نخواهد بود. امیدوارم جامعه هوشیار و مؤمن ایرانی بویژه طلاب معزز این مطلب را کاملاً عمیق فهم کنند و در جهت کسب این استقلال قیام نمایند. شاید در این مقطع زمانی این حرف که ما میتوانیم علم طب خود را بگونهای احیا نماییم که از تمامی داشتههای غربی بینیاز شویم کلامی خشن و خیالپردازانه باشد و راههای تحقق آن مبهم و پیچیده و نشدنی جلوه نماید.
اما اینگونه نیست و با اندک اعتماد و اعتقاد به داشتههای فرهنگی و علمی خویشتن و صرف سرمایهای کوچک از عمر و آموزش و ساماندهی میتوان در فرصت کوتاهی به این قدرت عظیم دست یافت به شرطی که دست از کتابسوزی مداوم خود برداریم و مرتباً به خرمن و فرهنگ نجاتبخش دینی آتش نیاندازیم – دوستان عزیز ما باید بدانیم که کتابسوزی کنونی ایران دیگر مانند کتابسوزی حمله اسکندر مقدونی و لشکریان مغول و دیگران نیست. بلکه این کتابسوزی ناباوری به ارزش داشتهها و بیاعتمادی به قول انبیا و ائمه علیهم صلوات الله اجمعین و حکما و اندیشمندان ایرانی و اسلامی است.
کدام کتابسوزی از این موفقتر که دستورالعمل زیستی و سلامتبخش جسم، روح، خانواده و جامعه در جلوی چشم ماست ولی هیچ ارادهای برای کاربردیسازی آن در نظام زندگی و درمانی وجود ندارد.
میلیونها دانشآموز و دانشجو از بیتالمال هزینه میکنند تا علم و دانش بیاموزند و در نتیجه با این علم و پای گذاشتن روی دانش دینی با صرف میلیاردها ساعت عمر و دلار، ابزار سلامت خویش را از کتب کسانی اقتباس میکنند که با استفاده از روش آنان، با دست خود طناب دار سلامت را به گردن میآویزیم و قفل وابستگی را کلید کرده و شاهکلید آن را به دست دشمنان سلامت بشر میسپاریم. هزاران طلبه از سهم امام زمان n هزینه میکنند تا قال الصادق ۷ را ترویج کنند لکن در این مسیر تمام چشمهای آنان برای قال الصادق سلامت آفرین و قال الباقر استقلال بخش در حوزه صحت و پیشگیری نابینا و ناکارآمد است.
میگویند نماینده امپراطوری انگلیس به همراه مترجم ایرانیاش در جنگ جهانی دوم وارد قم شد. در آن هنگام صدای موذن از بالای مأذنه برخواست. فرد انگلیسی به مترجم ایرانیاش گفت این مرد آن بالا چه فریادی میزند؟ مترجم گفت او اذان میگوید و با اینکار مردم را به نماز خواندن فرا میخواند. فرد انگلیسی گفت این اذان او خسارتی به منفعت دولت فخیمه انگلیس وارد نمیسازد؟ مترجم گفت خیر. انگلیسی گفت پس داد بزند و هر چه میخواهد بگوید.
واقعیت این است که آموزههای علوم انسانی ما آنچنان که باید از منابع دینی و فرهنگ بومی نشئت نگرفته و رنگ استقلال و اتکای به نفس و خداگرایی و معادسازی و روشنگر ضمیر و قوتبخش قلب و استقامت بخشی و دشمن ستیزی و منتظرسازی برای امام قائمn ندارد.
بیایید صادقانه دست در دست هم دهیم همت کنیم و ذهن خود را از باورهای غلط به فرهنگ و علم غرب جارو کنیم و نظریات و دستورات ائمه و انبیاء : را مد نظر قرار دهیم و آنها را در زندگی خود جاری سازیم و قول آن انساندوستان الهی را جایگزین فرضیههای استعمارگرانه و شیطانی غرب سازیم و نسل خود را از جهت فرهنگی، دینی و سلامتی بیمه کنیم و ساختاری مقاوم برای دوام تشیع و انقلاب اسلامی در ایران و گسترش آن در همه جهان فراهم نماییم.
گامی در این جهت، کاری بزرگ است و از هر اندیشه خوردی بر نمیآید لکن به لحاظ اینکه آغاز هر حرکت نیازمند باور است، و با عمل هر دستور از دستورات ائمه باوری پدید میآید که ایمان ما را به عمل به دستور دیگری محکمتر میسازد و تکرار آن موجب ایجاد جریان اعتمادی میشود که بنیان ساختمان محکم فرهنگ سیصدساله غرب را بر میاندازد.
بنابراین گام برداشتن در حوزه طب اسلامی یعنی سلامت جسم، روح، اجتماع و تلاش برای استقلال آن گامی بسیار مقدس است و موجب استحکام و همه جانبه شدن استقلال ملت بزرگ ایران و تحقق شعار به خون امضا شده شهدای گرانقدر ماست.
و ما ارید الا الاصلاح ماستطعت
و ما توفیقی الا بالله
حسین خیراندیش
قم المقدسه روز تولد مولای متقیان بهار ۱۳۹۴
کاری با اهتمام جناب حجتالاسلام میرزایی و با همکاری آقای دکتر سرباز حسینی انجام شده است حاوی نکات مهم و ساده برای درمان است که توسعه آن موجب پیشگیری و از بروز بیماریها و درمان دسته بزرگی از بیماریهاست که از مجربات طب سنتی کنونی تلقی میشود و با تقدیم نمودن برخی از نکتههای مفید برای سلامت مردم در غالب مجلههای گوناگون و با زبان ساده بنا داریم به این مسیر گام نهیم و مرهمی هرچند کوچک بر زخم دردهای ملت بزرگ ایران باشیم و پیامرسانان دینی را به سلاح پیام سلامت نیز مسلح سازیم.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
ثبت دیدگاه