انقلاب در جهت تغییر سبک زندگی طاغوتی

درد نامه ای خطاب به انهایی که دل هایشان هنوز نمرده

✳️طب اسلامی…

?ارمان ابراهیمی املی
?دانشجوی سال ششم پزشکی

ماجرا از آن جایی شروع می شود که جهانیان همگی تسلیم نظام سرمایه داری و کمونیستی حاکم بر
جهان شده بودند و عده ای اندک مشغول غارت و چپاول سایر مردم بودند که به ناگه ابر انسانی
وارسته از جنس خاندان نور به نام حضرت امام خمینی )ره( ادعای تشکیل حکومتی جدید با قوانینی
جدید را که بر گرفته از آیین عزیز اسلام بود مطرح کرد و با این کار ترس و لرز بر اندام
چپاولگران و مستکبران زمان افتاد و بارقه ای از امید در دل مستضعفان عالم شروع به درخشش
کرد.

مستکبران نمی دانستند دقیقا چه شده، آن ها چندین دهه قبل از ادعای حضرت امام )ره( برنامه های
جامع و مدون خود را برای سیطره ی کامل بر عالم )پرتکل های ۴۲ گانه یهود( نوشته بودند و دهه
ها بود که بر عالمیان مسلط شده بودند. فکرش را هم نمی کردند که به ناگه بت شکنی به سان ابراهیم
)ع( ظهور کند و تمام بت های به دست تراشیده شده ی آن ها را با تبر بت شکن اسلام عزیز به زباله
دان تاریخ بریزد.
خلاصه، انقلاب اسلامی ۷۵ انجام شد و از همان اول کار دشمنی مستکبران عالم آغاز شد. در ابتدا
به فکر حمله ی نظامی افتادند و به خیال باطلشان آمد که می توانند با سلاح های نظامیشان بر سلاح
ایمان سربازان خمینی )ره( غلبه کنند. تمام دنیا را علیه ایران عزیز و مظلوم بسیج کردند… سلاح ها
برای رژیم بعث مهیا کردند… نقشه ها به آن ها دادند… هر آن چه که از توپ و تفنگ و تانک و
هواپیما خواستند برایشان مهیا کردند… اما نهایتا، حاصل امر، نبود چیزی جز آن چه که قرآن شریف
» یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِن تَنصُرُواْ اللهََّ یَنصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ « : می فرماید
بله، سربازان خمینی )ره( با دست خالی و قلب مملو از ایمان در برابر سربازان مستکبران زمان
مقاومت کردند تا جایی که حتی یک وجب از خاک ایران عزیزمان از دستمان نرفت و از آن پس
ایران عزیز اسلامی تبدیل شد به الگوی مبارزه و مقاومت در برابر استکبار و صهیونیسم جهانی و
الان هر انسان آزادی خواه و آزاد اندیشی در هر نقطه ای از کره ی خاکی که باشد پوستر امام خمینی
)ره( را در اتاقش دارد.
سرتان را درد نیاورم، سال ها از جنگ نظامی تحمیلی گذشت اما دفاع مقدس به پایان نرسید. هرچند
» وَ مَکَروا وَ مَکَرَ اللهَّ وَ اللهَُّ خَیرُ الماکِرینَ « : وقت یک بار فتنه گران فتنه ای کردند اما
فتنه هایشان هم با زیرکی مقام عظمای ولایت، حضرت آیت الله امام خامنه ای کبیر )مدظله العالی( و
بصیرت مردم آگاهمان به جایی نرسید و نرسید و نرسید… اما، همان طور که امام خامنه ای فرمودند
ما تا رسیدن به حکومت اسلامی و تمدن اسلامی راه زیادی داریم. معظم له تأکیدات زیادی هم در
سال های اخیر روی سبک زندگی اسلامی- ایرانی داشته اند، اما سبک زندگی اسلامی- ایرانی واقعا
به چه معناست… اصلا تمدن اسلامی یعنی چه…

بگذارید کمی این مطلب را باز کنم… همان طور که در ابتدای متن آمد، در جهان غیر اسلامی، به
ناگه ابرانسانی به نام امام خمینی )ره( ظهور کرد و حکومتی اسلامی تشکیل داد… برای تشکیل این
حکومت هم چه خون ها که ریخته نشد و چه سرها که بر دار نرفت و چه زجر ها که کشیده نشد و
چه شکنجه ها که مبارزان راه حق متحمل نشدند… سال های اول بعد انقلاب که مشغول دفاع مقدس
نظامی بودیم و ۸ سال جنگیدیم تا خاکمان از دست نرود… سال های بعدِ جنگ هم که مشغول فعالیت
در عرصه های مختلف سازندگی شدیم تا بتوانیم کشور را به سطحی برسانیم که حداقل حرفی برای
گفتن در منطقه داشته باشیم و دیگر کسی به فکر تعرض به خاکمان نیفتد. الحاصل اینکه چندین دهه
از انقلاب عزیزمان گذشت و ما در این چندین دهه غالبا مشغول تثبیت انقلاب و حکومت اسلامی و
معرفی آن به جهانیان بودیم…

تمام این امور از اوجب واجبات بودند و تا آن جا هم که می شد به نحو مطلوبی انجام گرفته اند تا
امروزه بتوانیم ادعا کنیم که کشوری مستقل داریم که برای ادامه ی بقایش نیاز به اجنبی ندارد و جیره
خوار کشور دیگری نیست و آن قدری هم از لحاظ نظامی قوی است که احدی حتی به فکر حمله ی
نظامی به کشور ما نیفتد…
اما… اما… اما…

در تمام این سال ها به فکر یک موضوع یا نبودیم یا کمتر بودیم که البته شاید وقت رسیدگی به این
موضوع نبود…
اما حالا که ۲ دهه از انقلاب عزیز اسلامی می گذرد و کشور هم به یک ثبات مطلوب رسیده، وقت
مطرح کردن این موضوع است و این موضوع چیزی نیست جز سبک زندگی اسلامی و یا به مفهوم
عام آن بنیانگذاری تمدن اسلامی… یعنی دقیقا همان چیزی که رهبر انقلاب دغدغه ی آن را دارند…
حال، تمدن اسلامی یعنی چه؟!

بنده سوال می پرسم، مگر اسلام یا به طور کلی دین، همان دستور زندگی نیست؟ اگر دین را دستور
زندگی بدانیم و زندگی را شامل مجموعه ی اموری که به صورت روزمره مشغول آن هستیم بدانیم،
پس باید در تمامی این امور دستور داشته باشیم و این یعنی این که اسلام عزیز برای تمام ابعاد زندگی
ما برنامه و دستور دارد… برای مثال، نماز خواندن و روزه گرفتن را از کجا یاد گرفته ایم؟ غیر این
است که از قرآن و اهل بیت )ع(؟ یا خمس دادن و زکات دادن را از کجا یاد گرفته ایم؟ باز هم غیر
این است که از قرآن و اهل بیت )ع( دستور آن آمده؟ یا این که اصول حج و آداب آن را از چه کسی
یاد گرفته ایم؟ حال سوال بنده این است، اسلامی که گفته نماز بخوان و کیفیت آن را هم دقیقا برایت
بیان کرده، نگفته غذا چه بخوری؟ نگفته غذا چگونه بخوری؟ اسلامی که گفته روزه بگیر و کیفیت آن
را هم دقیقا بیان کرده نگفته برایت که چه لباسی بپوشی؟ برایت نگفته که چه زمان هایی از روز
بخوابی و چه زمان هایی بیدار باشی؟ اسلامی که دستور های مربوط به خمس و زکات را آورده در
زمینه نحوه ی حمام کردن دستور ندارد؟!…

به راستی چه می شود که ما نماز و روزه و خمس و زکات و حج را از اسلام می گیریم و به سایر
دستور های اسلام بی اعتنایی می کنیم؟!

خواهش می کنم به سوال فوق کمی عمیق فکر کنید…
اما، ای مردم بدانید که در سال های اخیر خمینی دیگری ظهور کرده و ادعای انقلابی دیگر دارد
منتها این بار انقلاب در جهت تغییر حکومت و تبدیل آن به حکومت اسلامی نیست، بلکه در جهت
تغییر تمدن و فرهنگ و علوم مختلف و تبدیل آن به تمدن اسلامی و فرهنگ اسلامی و علوم اسلامی
است…

انقلاب در جهت تغییر سبک زندگی طاغوتی و تبدیل آن به سبک زندگی اسلامی، انقلاب در جهت
تغییر طب طاغوت و تبدیل آن به طب عزیز اسلامی.. آری ای مردم، خمینی دیگری ظهور کرده و
چه کم اند آن ها که به او یاری می رسانند…
بگذارید کمی داستان را باز کنم… بنده در رشته ی خودم که پزشکی است صحبت می کنم و فعلا
کاری به سایر علوم ندارم، هرچند که در سایر علوم هم حرفایی برای گفتن دارم…
باری، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

قابل توجه آن ها که می گویند چیزی به نام طب اسلامی نداریم می گویم… آقایان عشاق غرب، آن
هایی که شمشیر را از رو در برابر طب اسلام بسته اید… بروید و اندکی مطالعه کنید… نمی گویم
بروید راجع به طب اسلامی مطالعه کنید که اصلا هر کسی لیاقت مطالعه را در این باب ندارد و این
سعادت نصیبش نمی شود، بروید و تاریخ طب خودتان )طب نوین( را مطالعه کنید… بروید و ریشه
های طب نوین را در تاریخ جست و جو کنید… بروید و ببینید بزرگان دینی ما راجع به این طب چه
گفتند… بروید و ببینید علمای دنیا راجع به این طب چه می گویند… بروید و در طول تاریخ کارامدی
این طب را بررسی کنید… بروید و بیندیشید در کلام ائمه )ع( که نظرشان راجع به طب نوین
چیست؛ می گویید نظری ندارند؟! پس بروید و مطالعه کنید تا ببینید که امام صادق )ع( در مورد دارو
های شیمیایی چه گفته… می گویید امام صادق کجا و علم شیمی کجا؟! بروید و تاریخ بخوانید و ببینید
امام صادق )ع( در علم شیمی در چه سطحی قرار داشته…

بار ها شده که از دوستان راجع به بناینگذار علم طب نوین پرسیدم، ابتدا که چند ثانیه ای منگ می
شوند و سپس خیلی آرام زیر لب می گویند: نمی دانم.
عرض می کنم: برو و بدان. نهایتا هم برمی گردند و می گویند حالا چه اهمیت دارد بنیانگذار طب
نوین چه کسی بوده… بنده عرض می کنم که اهمیت دارد، خیلی هم اهمیت دارد… اصلا کُلُّ شَیْ ء
یَرْجِعُ إلَی أصْلِه… هرچیزی به اصل خود باز می گردد…چگونه از طب نوین تا پای جان دفاع می
کنی و خودت را به اصطلاح دکتر می دانی در حالی که حتی نمی دانی بنیانگذار طبت کیست؟!
بعد سوال می پرسی از آن ها خب بنیانگذار را نمی دانی، بگو طب نوین چه سالی به وجود آمده…
باز هم سکوت می کنند چند ثانیه ای و بعد می گویند نمی دانم. عرض می کنم: برو و بدان…
به او می گویی خب این دو سوال را نمی دانستی، بگو این طب نوین چه سالی وارد کشور ما شد… و
باز هم پاسخی ندارند جز نمی دانم…

اصلا چرا ما واحدی به نام تاریخ پزشکی در واحد های دانشگاهی پزشکیمان نداریم؟! بله یک اخلاق
پزشکی داریم که آن هم نوشته ی ۴ یهودی است که اشاراتی اندک به تاریخ طب در آن شده ولی…
پاسخ دهید، چرا یک واحد درسی تحت عنوان تاریخ طب نداریم… اگر پاسخ نمی دهید بگذارید بنده
پاسخ دهم… ای مردم، واحدی به نام تاریخ طب نداریم، چون اگر دانشجویان پزشکیمان تاریخ طب را
بخوانند و بدانند، از طب نوین روی گردان می شوند. طبی که پیدایش آن همراه با توهین به بوعلی
سینا، طبیب بزرگ تاریخ است و بنیانگذار آن کتاب قانون بوعلی را می سوزاند، نباید هم به تاریخ
ننگین خود در واحد های درسیش اشاره کند… آری، اگرآقایان واحدی به نام تاریخ طب بگذارند دیگر
دانشجویی برایشان نمی ماند. بنده همین جا خطاب به تمام دانشجویان پزشکی مسلمان کشور عزیزم
ایران عرض می کنم، یک دوره تاریخ طب را، مختصر هم که شده از زمان پیدایش آن تا به همین
حالا مطالعه کنید… شما را به خداوند قسمتان می دهم که مطالعه کنید تا مثل جاهلان زمان جلوی
طب امام زمان )عجل الله تعالی فرجه الشریف( نایستید… بروید بخوانید که اصلا طب از کجا آمده…
اولین طبیب چه کسی بود… بروید و بزرگان طب تاریخ بشر را بشناسید… بروید و تا می توانید در
تاریخ طب مطالعه کنید که اگر انسانی حق جو در تاریخ طب بیندیشد خیلی چیز ها دستگیرش می
شود…

بروید ببینید پاراسلسوس که بوده… بروید و کتاب تاریخ طب ایران دکتر سیریل الگود را بخوانید که
مثل وزارت جاهل بهداشت ما برنگردید بگویید که اصطلاحی به نام طب اسلامی نداریم… بروید
تاریخچه ی شکل گیری اولین بیمارستان ایران را بخوانید… بروید نحوه ی حذف شدن و ممنوع شدن
حجامت در کشورمان را مطالعه کنید تا مثل اتند بیچاره ی گوارش ما برنگردید بگویید که من به
حجامت اعتقادی ندارم… بروید و ببینید که الان بزرگترین مرکز حجامت دنیا در چه کشوری است…
به جای آن که بنشینید جزوه های بی سر و ته را بخوانید، بروید تکست هایتان را بخوانید تا ببینید که
هاریسون و نلسون و شوارتز و کاپلان و … چه تعارضاتی با روایات ما دارند… چه تعارضاتی با
قرآن دارند… بروید و منشا این تعارضات را پیدا کنید… شما را به خدا قسم بروید و بخوانید،
بخوانید، بخوانید…

اخیرا بود که دیدیم یکی از دارو های طب اسلامی به نام طریفل با نام تریفالا ) Triphala ( در آمریکا
ساخته شده و روی ان نوشته شده Made in USA و از FDA )سازمان غذا و دارو آمریکا( مجوز
گرفته… ای خدای بزرگ، ای شنوای دردمندان… آیا مسلمانی نیست که این خبر را بشنود و بمیرد از
فرط غم؟! آیا انسان آزاده ای نیست که حداقل یک جلد از کتاب های ۲ گانه ی پدر طب اسلامی را
مطالعه کرده باشد و حداقل منشا و وضع حاضر طب نوین را بداند و بعد، طب اسلامی را تکفیر
کند؟!

آیا مسلمانی نیست بفهمد که طب اسلامی مطرح شده به وسیله ی حضرت استاد تنها یکی از عناصر
ساخت تمدن اسلامی )مثل اقتصاد اسلامی، علوم اجتماعی اسلامی، مهندسی اسلامی، معماری
اسلامی و…( در دوران پیش از ظهور حضرت قائم )عجل الله تعالی فرجه الشریف( است و حداقل
ساده و جاهلانه در برابر امام زمانش نایستد؟! دوستی قبلا به من می گفت که در آخرالزمان انسان ها
غربال می شوند و چه غربال شدنی… همیشه با خودم می اندیشیدم که غربال یعنی چه…خب امام
زمان )عجل الله تعالی فرجه شریف( که معلوم است و جبهه ی حق از باطل هم که معلوم است و
تکلیف ما هم که معلوم… غربال دیگر چه معنا دارد… دیشب که با یکی از استاد های شاخص حوزه
ی علمیه قم صحبت می کردم مفهوم غربال را فهمیدم… استاد عزیز حوزه ی علمیه بدون آن که از
طب اسلامی چیزی بداند و در طب نوین هم مطاله ای داشته باشد، طب اسلامی را نقد می کرد…
خدایا… پروردگارا…
چه نیکو غربالی قرار دادی طب اسلامی را برای تمیز دادن جبهه ی حق واقعی از جبهه ی باطل
واقعی…

طرف نماز می خواند و به قول خودش زیارت عاشورا می خواند و خودش را در زیارت عاشورا
لعن می کند… خنده دار است واقعا… در پایان نمازش به بندگان صالح خداوند سلام می دهد و در
عمل خودش جلوی بندگان صالح خداوند می ایستد… ای عجب… امان از این جهل…

مردم بحث زیاد است، اما همین قدر بگویم که طب نوین از غرب می آید، علوم دانشگاهی غربی بر
پایه ی اومانیسم است که با متریالیسم و کاپیتالیسم مخلوط شده و این مخلوط، عجیب مخلوطی است در
نابودی بشریت… طبی که پایه ی آن اومانیسم است و بعد روحانی انسان در آن حذف شده است، نمی
تواند ضامن سلامتی انسان باشد… طبی که پایه ی داروهای آن شیمی است )کاملا خلاف روایت که
حضرت صادق )ع( می فرمایند: گیاهان برای داروی انسان خلق شده اند، پس باید آن ها را بچینید و
در هم آمیزید و دارو درست کنید( نمی تواند ضامن سلامت انسان باشد… طبی که افتخار وزیر
بهداشتش احداث بیمارستان های n تختِ خوابی است نمی تواند ضامن سلامتی انسان باشد… اگر این
طب کارامد است، بنده می پرسم… بیماری ها نسبت به ۷۵ سال قبل بیشتر شده اند یا کمتر؟!
بیمارستان ها بیشتر شده اند نسبت به ۷۵ سال قبل یا کمتر؟! داروخانه ها بیشتر شده اند یا کمتر؟!
دوست عزیزی در پاسخ به سوال اول می گفت بیماری ها کمتر شده اند)!( ولی روش های تشخیصی
ما بیشتر شده است، انقدر این جمله سخیف است که به قول دوست دیگری می توانی از مادربزرگت
بپرسی که قبلا مردم بیشتر بیمار بودند یا الان، اما عرض می کنم که بروید و مطالعه کنید… بروید و
ببینید که آمار چه می گوید… واقعا بیماری ها کمتر شده اند یا بیشتر… خطاب به این دوست
عزیزمان و همه ی عشاق طب نوین عرض می کنم که کارامدی طب نوین میان علمای دنیا مورد
بحث است و کتب و مقالات زیادی وجود دارد که اصلا این طب را کارامد نمی دانند… بروید و
مطالعه کنید…

حضرت امام خمینی )ره( در کتاب کشف الاسرار خود در مورد طب نوین واژه ی طب استعماری را
به کار برده اند… بچه مسلمان که پزشکی می خوانی، می دانی طب استعماری چیست؟! اصلا می
دانی استعمار یعنی چه؟! بگذار برایت معنا کنم… استعماری به معنای ساده یعنی بخواهی همه برایت
کار کنند، همه به تو خدمت کنند و همه را تحت سلطه ی خود درآوری، خب، ریشه ی استعمار در
چه چیزی است؟! در استکبار… استکبار از کجا می آید؟! اولین مستکبر تاریخ کیست؟! مگر در
وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَهِ اسْجُدُوا لِِدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلیسَ أَبی وَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ « : سوره ی بقره نخواندی که
» الْکافِرینَ

همه سجده کردند جز ابلیس که ابا کرد و استکبار ورزید… بله، ریشه ی استکبار ابلیس است… یعنی
این طب، طب ابلیس است… شاید آقایان خوششان نیاید… خیلی برایم مهم نیست، اما این طب نوین،
این طب اومانیستی- متریالیستی با دارو های شیمیایی اش طب ابلیس است… طبی که استاد روان
پزشکیش به فردی که تحت فشار جنسی است برمی گردد و می گوید که برو و خودارضایی کن، این
طب چیزی نیست جز همان طب ابلیس لعنه الله علیه الی ابد…

هر چند که ادعا کردن شاید کار درستی نباشد، اما بنده می خواهم به پیروی از کلام الله قرآن مجید که
وَإِن کُنتُمْ فِی رَیْ ب مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَ ه مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَکُم مِّن دُ ونِ اللهَِّ إِن « : فرمود
تحدی کنم… آقایان اطبای استعماری که خیلی به خودتان و طبتان می نازید، به جای » کُنتُمْ صَادِقِینَ
این که حضرت استاد را حصر خانگی کنید و داروخانه اش را ببندید و از او شکایت کنید، ۴۵۵
بیمار کم کار تیروئید، دیابتی، MS ، سرطانی، سندرم داون و … اصلا هر آنچه که دوست دارید
انتخاب کنید و ۰۵۵ تای آن ها را شما بگیرید و ۰۵۵ تای آن ها را به حضرت استاد بدهید… اگر
استاد یک نفر از آن هار درمان نکردند )درمان به معنای Cure ، نه Control ( یا اگر شما یک نفر
از آن ها را توانستید درمان کنید، ما طب اسلامیمان را جمع می کنیم و می رویم… اگر مرد هستید،
اگر دین دارید، اگر آزاده هستید، این پیشنهاد را بپذیرید…

اصلا بگذارید مردم انتخاب کنند… چرا طب اسلامی را جمع می کنید؟! بگذارید تمام مکاتب طبی به
فعالیت های خود ادامه دهند و مردم انتخاب کنند که با چه مکتبی درمان شوند. طوری رفتار می کنید
که آدم به ذهنش می رسد که ظاهرا بازار دارد کساد می شود برای عده ای… باری، مگر نمی دانید
که کشور چین دو وزارت خانه دارد، یکی طب سوزنی و دیگری طب نوین، مگر نمی دانید که
امروزه طب مکمل در تمام دنیا شناخته شده است و دارد رسما کار می کند، خب چرا نمی گذارید که
کشور عزیز ما هم دو وزارت خانه داشته باشد؟! نکند علتش این است که اگر وزارت خانه طب
اسلامی تأسیس شود دیگر بیماری نماند که نیازی به وزارت خانه ی طب نوین باشد و این یعنی دیگر
بازاری نمی ماند برای عده ای…؟!

مگر نمی گویید که طبتان کارامد است؟ پس قطعا مردم به طب اسلامی روی نمی آورند و بساط آن
جمع می شود…
به هر روی، مردم، به شما بگویم که امروزه اسلام و سبک زندگی اسلامی در تمام شئون آن دارد
تمام دنیا را در بر می گیرد، اول از همه مسواک پیامبر )ص( که الان دست جوانان اروپایی افتاده و
کلیپ نحوه ی استفاده ی از آن را برای ما می فرستند و آن از حجامتی که در اکثر کشور های جهان
انجام می شود و در کشور ما ممنوع است و آن هم از طریفل که داروی طب اسلامی است و الان
آمریکا از آن رونمایی کرده… البته مثال ها در این باب زیاد هستند که در این مقال نمی گنجد آوردن
تمام آن ها…

قلبم را خراش داد پستی که امروز از کانال BBC فارسی عزیزی برایم ارسال کرد که در آن خبر
تکفیر طب اسلامی را از جانب وزارت بهداشت آورده بودند و از این امر خوشحال بودند… یاد
هر گاه دیدید آمریکا )استکبار( از شما « : حرف امام راحل )ره( افتادم که به این مضمون فرمودند
». تعریف می کند، بدانید که یک جای کارتان اشکال دارد

آه ای خدای بزرگ… مسلمانان ایران عزیزم، آن هایی که درد دین دارید، آن هایی که درد علم دارید،
آن هایی که درد سلامت خودتان و فرزندانتان و مردم را دارید، آن هایی که از یوم الحشر و حساب و
کتاب آن روز بیمناک هستید، آن هایی که دل داده ی پیامبر )ص( و خاندانش )ع( هستید، بیدار شوید
و بیدار کنید دیگران را و در برابر معاندین از هر صنفی که باشند )چه پزشک باشند، چه روحانی و
…( بایستید و نگذارید که این شمع تازه روشن شده که نوید برپایی تمدن اسلامی را زیر سایه ی
منجی عالم بشریت حضرت صاحب الزمان والعصر مهدی )عجل الله تعالی فرجه الشریف( می دهد
خاموش شود… تو را به خدا قسمتان می دهم، اگر دین دارید، به یاری این ابرانسان، حضرت آیت الله
تبریزیان )اعلی الله مقامه الشریف( بشتابید… از دانشجویان پزشکی می خواهم حداقل جلد یک کتاب
حضرت استاد را مطالعه کنند تا ببینند استاد چه نظریات نوینی در علم طب دارند و سپس تصمیم
بگیرند که حامی طب اسلامی باشند یا مخالف آن… مسلمانان، من به سیاق امام راحل )ره( اعلام
خطر می کنم، دیر بجنبید طب اهل بیت )ع( نابود شده و چند سال بعد باید آمریکایی ها مبانی این
طب را برایمان تشریح کنند… دریابید طب اسلامی را… چندی پیش حضرت استاد در کانال
تلگرامیشان مطلبی را گذاشته بودند راجع به پیرزنی که از کشور عراق برای درمان نزد استاد آمده
بود و می گفت برای بیماریش به حرم حضرت اباعبدالله الحسین )ع( مراجعه کرده بود و در آن جا
آنقدر گریه کرده بود تا خوابش برده بود و در عالم رویا حضرت را دید که به او فرمودند: برو نزد
تبریزیان برای درمان.

و حضرت استاد در ذیل همین مطلب آورده بودند که موارد مشابه ی بسیاری به همین شکل از جانب
حضرت رضا )ع( حواله شده است… آری، همین تاییدات در اثبات صحت علم و عمل ما، ما را بس
است… اما به رسم قرآن، هر کسی که پیرامون جمله ای از جملات این متن شبهه ای دارد یا آن را
نفی می کند، بنده حاضر به مناظره و پاسخ گویی هستم، به شرطی که بحث علمی باشد و نه
تخریب…
در پایان می گویم، طومار طب نوین در دنیا در حال پیچیده شدن است. این را هم کاملا مستند می
گویم، اگر دیر بجنبیم شاید مجبور شویم طب اسلامی را هم وارد کنیم…
اباعبدالله زمان را می شنوم » هل من ناصر « ندای
ای دریغا که هم رزمی نیست..
وَالسَّلََمُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى
آرمان ابراهیمی آملی
دانشجوی سال ششم پزشکی
ErfanEbrahimi123@Gmail.com