نقد طب مدرن از دیدگاه آیت الله جوادی آملی
اینکه میبینید تمام این بیماریها و داروها را روی موش آزمایش میکنند، بعد در انسان پیاده میکنند، خیال میکنند انسان همان موش ناطق است برای خیلی از اینها حل نشد که انسان جنبه ملکوتی هم دارد، این دارویی که میدهی، برای جان او خوب نیست.
گفتند این شربتهایی که میدهند، سابقاً یک ۵ درصد شراب در آنها بود؛ این یک تیرگی شعور میآورد. آنها میبینند چه برای موش خوب است، همان را برای انسان تجویز میکنند.
دیگر نمیدانند انسان حیوان ناطق نیست، انسان «حیّ متالّه» است. آزمایشگاه شان این است، طب شان این است، دارو سازی شان این است. اینچنین نیست که مسایل مشترک انسان و دام واقعاً برای انسان هم نافع باشد هر دارویی که برای دام خوب است، برای انسان بد است.
اگر به اینها بگویید: آقا شما این که در آزمایشگاه حساب کردی، برای موش خوب بود، انسان هم همان است انسان حیوانی است که حرف میزند⁉️ این دارو برای بدن او خوب است، برای جان او هم خوب است یا نه⁉️
مرحوم بوعلی در آن رساله عهد این حرف ها را زده که «من تعهد کردم لب به شراب نزنم، ولو بیمار بشوم.» چون در روایات دارد: «لا شفاء فی الحرام» خدا در حرام شفا قرار نداده.
این که در شربت ها قبلاً یک چند درصدی، کمتر و بیشتر شراب میریختند، بالاخره یک تیرگی شعور میآورد. از آزمایشگاه سوال بکنیم، میگوید: بله، این برای موش خوب است. اگر برای موش خوب است، برای انسان هم خوب است⁉️
انسان همین بدن است یا یک روح ملکوتی هم دارد، یک غذای دیگر هم دارد، یک چیز دیگر هم باید باشد آنها اصلاً نمیدانند انسان چیست.
سخنرانی در جلسه درس اخلاق در دیدار با طلاب، دانشجویان و اقشار مختلف مردم ـ قم
مهر ۱۳۸۲
ثبت دیدگاه