نقدی بر طب مدرن/ طب و درمان، فقط از آن اروپاست/
و دیری نگذشت که اروپا با تسلط و برتری سیاسی و اقتصادی خود و با استفاده از ابزارهای مختلفی که مشروع، نامشروع، انسانی یا غیر انسانی بودن آنها بحث دیگری را میطلبد، تمامی حرکتها و کانونهای مستقل پزشکی داخلی را از بین برد و طب جدید خود را به سادگی، در همه جا سیطره داد و
(مجموعه پیک شفا، ج۶، ص: ۸۱ )خود را بهعنوان تنها و تنها و تنها پیشتاز بلامنازع علم و خصوصا علم پزشکی در جهان معرفی کرد. و این چنین بود که قرصها، شربتها و آمپولهای رنگارنگ مسکن و مخدر و کورتون و … با تأثیرات معجزهآسا و سریع خود، نقطه اتکای همه درمانها شدند و روشهای درمانی نوین؛ جراحیها، فیزیوتراپیها، الکتروتراپیها و سایر درمانهای مکانیزه، اساس طب و درمان را شکل دادند و فرهنگ تغذیه و حتی فرهنگ زندگی، براساس آنچه که اروپا تعریف میکرد، تحول یافت، و اروپا به عنوان بانی مکتب نجاتدهنده بشریت، سرکردگی این حرکت را به دست گرفت و از این راه درآمدهای هنگفت و بادآوردهای را به سوی خود سرازیر ساخت و تمامی امتیازات درمانی را به نام خود ثبت کرد.
البته در اندیشه هیچکس نیز نمیگنجید- و نمیگنجد- که:
«این همه لابراتور و انستیتو و دانشگاه و دفتر و دستک و دم و دستگاه، مگر میتواند قدمی به خطا بردارد؟! مگر میتواند سخنی به اشتباه بر زبان راند؟!»
قطعا این همه پیشرفت علم و تکنولوژی و این همه تحقیقات و مطالعات و زحمات، راه واقعی و روشن درمان و سلامت را به بشریت نشان میداد- و میدهد-!
اما این بار … زمان بسیار سریعتر از انتظار همگان، دستهای پلید و نابکار این استعمار هزاردست را هویدا ساخت و نقاب از چهره سیاه این سفاکان هزار چهره تاریخ برکشید. هرچند که استعمار غرب، چنان عوام را مسخ کرده است که گویی هرگز چشم به واقعیتها نخواهند گشود و هرگز از خواب گرانبار خویش بیدار نخواهند شد.
روزگاری که همگان امیدوارانه تحولات انقلابگونه پزشکی را نظاره میکردند و میدیدند که آنچه قرنها به عنوان راه تأمین و حفظ سلامت میشناختند به یکباره مردود و ناموجه اعلام میشود و خط بطلان بر همه اعتقادات و توصیههای پزشکی گذشتگانشان کشیده میشود، چشم داشتند که فرهنگ و مکتب جدید پزشکی، تحفههای با ارزشتر و گرانبهاتری را به
(مجموعه پیک شفا، ج۶، ص: ۸۲ )آنان تقدیم کند. و صدالبته که در ظاهر، نوآوریها، رضایتبخش
۳- مبارزه، تحریف و تحریم قانونی روشهای درمانی اصیل و موثر در جلوگیری از بیماریها بدون هیچگونه دلیل و توجیه علمی موثق، مانند مبارزه با حجامت، فصد، زالودرمانی و …
۴- جایگزینی غذاها و تنقلات صنعتی بیماریزا و ناسالمی مانند سوسیس و کالباس، آبمیوه و غذاهای بستهبندی شده، چیپس، پفک، سویا [که در حقیقت تفاله بیمصرف کارخانههای روغنگیری است و با لوبیای سویا که بسیار مفید است تفاوت فاحش دارد]، عصارههای مرغ و گوشت و … به جای غذاهای طبیعی و تنقلات سالم.
۵- استفاده از مواد شیمیایی به اصطلاح مجاز (!) بهعنوان: نگهدارنده، رنگدهنده، حالتدهنده، طعمدهنده و … در اکثر مواد غذایی مردم که همگی بههرحال مشکلاتی را برای بدن ایجاد کرده و از توان زیستی و قوای فکری انسان میکاهند و … بسیاری از موارد دیگر که نیاز به بحث و تفسیر بیشتر و طولانیتری دارند، نمونههایی از حرکتهایی هستند که جامعه را به سمت بیمارتر شدن و نیازمندتر شدن به دارو و درمان سوق داده است.
بههرحال، تنها میتوان گفت: چنین حرکتهایی، اگر «مغرضانه» نباشند، «جاهلانه» اند، که البته چندان تفاوتی نیز ندارد، چرا که به هر صورت نتیجهای جز از دست رفتن سلامت جامعه و رواج بیماریهای جسمی و روحی و …
نخواهند داشت و پایان کار به کام سودجویانی است که از این آب گلآلود، ماهیهای بسیار خواهند گرفت.
(مجموعه پیک شفا، ج۶، ص: ۹۲ )اما، گذشته و از تمامی این واقعیتهای تلخ و غمانگیز و وضعیت اسفبار و ناامیدکننده فعلی پزشکی، آنچه افقهایی از امید و روشنایی را پیش رویمان میگستراند. وجود پزشکان حقیقتجو، آگاه و باوجدانی است که هدفی جز پیشرفت علم پزشکی و شفای بیماران ندارند و خود را بازیچه دستهای مغرض و گناهآلود قرار نداده و دستهای خود را به خطا نیالودهاند. چنین عزیزانی، وارثان حقیقی «طب حقیقی» اند و چون جویای حقیقتند نه اسیر و برده فضای خبطآلود پزشکی موجود، پس چشمهای خود را بر روی خطاها و اشتباهات و وقایع تأسفآور طب جدید نمیبندند و همواره در جستجوی راههای واقعی طب و گوهر مقدس درمان خواهند بود.
چشم داریم که هر روز، بر تعداد این بزرگواران و دانشمندان عالیقدر افزوده شده و خورشید مقدس «آگاهی»، ضمیر همگان را روشنایی بخشد و دستهای نابخردان و خیانتگران، هر روز و هر روز، کوتاهتر و کوتاهتر شود.
مهندس سید
(مجموعه پیک شفا، ج۶، ص: ۹۱)
ثبت دیدگاه