حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳ ساعت تعداد کل نوشته ها : 870 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 28 تعداد دیدگاهها : 951×

طب و جایگاه رفیع و پر اهمیت مقدمه حکیم باقری بر قانون در طب اسلامی
پ
پ

طب و جایگاه رفیع و پر اهمیت مقدمه حکیم باقری بر قانون در طب اسلامی

نوشته استاد میرزایی

 

عدم توجه به علم طب و جایگاه رفیع و پر اهمیت آن در بین سایر علوم مورد نیاز انسان و عدم شناخت مکاتب مختلف علم طب و بی‌توجهی به نقش سازنده و سوزنده‌ی آن‌ها در همه‌ی امور زندگی انسان معاصر بعد از بحران عظیم و خانمانسوز تحریم و تحریف علم، دومین و بزرگترین بحران دنیای معاصر است و حتی فتنه زندگی‌سوز و خانمان‌برانداز تحریم و تحریف علم، ریشه در عدم شناخت علم طب دارد. وقتی رسول مهربانی‌ها می‌فرماید: تنها در مشورت با طب است که راه هدایت آشکار می‌گردد و صادق آل محمد ص می‌فرماید: جامعه از سه گروه بی‌نیاز نیست، فقیهی آگاه و پرهیزکار، مدیری خیرخواه و مسلط، و طبیبی دانای کار و مورد اعتماد و اگر یکی از این سه گروه در جامعه نباشد، افراد آن جامعه به پست‌تر از حیوان تبدیل می‌شوند و حضرات معصومین و همه‌ی اولیاء خدا، دین و طب را مادر همه‌ی علوم معرفی کرده و رسالت اصلی ولایت را صیانت از دیانت و سلامت توصیف کرده و همه‌ی عمرشان را وقف این مسئله می‌کنند، اهمیت علم طب آشکار می‌شود، اینکه چرا خواص دین‌شناسان و آزاد‌اندیشان به این مسئله‌ی حیاتی و سرنوشت‌ساز پی نبرده‌اند، و مهجوریت علم طب کماکان همانند مهجوریت قرآن حکیم و مجید ادامه دارد. از معماهای عجیب تاریخ است، انسان تاریخ معاصر که ادعاهایش در همه‌ی زمینه‌ها خصوصاً پیشرفت علم، از ادعاهای خدا و برگزیدگان خدا، بیشتر شده و به استهزاء خدا و دین خدا می‌پردازند، هنوز نتوانسته یک آیه و نشانه‌ی علمی و فکری قابل قبول و غیر‌قابل نقد، برای رفع نیازهای متعدد و بیشمار بشر ارائه بدهد.

حتی در پاسخگویی به یک مورد از نیازهای انسان هم نتوانسته نسخه کاملی بپیچد و برای پر کردن این خلاء عظیم ناتوانی‌های خود، به کذب و دروغ در سطح وسیع و گسترده پناه آورده و تمامی استعدادها و ظرفیت‌های خود را برای مقابله با صداقت بکار می‌برد، این ناتوانی حاصل محرومیت جامعه از اطباء دانای کار و مورد اعتماد است. این واقعیت علمی هنوز کالبد شکافی نشده که چرا در جامعه‌ی محروم از اطبای دانای کار و مورد اعتماد افراد آن جامعه به پست‌تر از حیوان تبدیل می‌شوند، و اصلاً معنی و مفهوم پست‌تر از حیوان یعنی چه؟!! صادق آل محمد ۶ که سلام و درود خدا بر او باد می‌فرمایند: فرق بین انسان و حیوان در این است که انسان بین خوب و خوبتر، خوبتر را انتخاب می‌کند، حیوان بین خوب و بد، خوب را انتخاب می‌کند.

حراست و حفاظت از علم طب

امروزه انتخاب‌های انسان معاصر در همه‌ی امور بین بد و بدتر است، در واقع انسان پست‌تر از حیوان به کسی می‌گویند که در انتخاب بین خوب و خوبتر و بد و بدتر، از خوب و خوبتر به شدت نفرت دارد و با همه‌ی وجود، از بد و بدتر استقبال می‌کند و در اغلب موارد هم، بدتر را به بد ترجیح می‌دهد، پشت کردن به همه‌ی خیر و خوبی‌ها و استقبال از همه‌ی زشتی‌ها و بدی‌ها، جزء بسیار اندکی از تبعات و عوارض عدم توجه به حقیقت علم طب است، و از همه بدتر اینکه انسان ناآشنا با ظاهر و باطن علم طب و نوع خوب و بد آن خوبی‌ها را بد می‌شناسد و بدی‌ها را خوب، و این خطای بزرگ در شناخت، او را به فرار از آغوش پرمهر و محبت خدا و پناه بردن به آغوش شیطان رجیم وادار می‌کند، آن هم نه یک مورد و چند مورد خاص بلکه در همه‌ی امور و اینکه چرا در طول تاریخ، خصوصاً تاریخ معاصر به حقیقت علم طب توجه نشده!! بسیار جای تأمل دارد!! انسانی که برای حل بحران‌ها و مشکلات بیشمار زندگی خود، به آب و آتش می‌زند چرا به مهم‌ترین موضوعی که می‌تواند در حل همه‌ی مشکلات و بحران‌های زندگی او نقش محوری و کلیدی داشته باشد، توجه لازم و کافی نکرده، چرا حراست و حفاظت از علم طب را در رأس همه‌ی امور زندگی خود قرار نداده، نه خواسته؟!! ندانسته؟!! نتوانسته؟!! و یا نگذاشته‌اند؟ مسئولیت حراست و حفاظت از علم طب را در طول تاریخ چه کسانی باید بعهده می‌گرفتند که از پذیرفتن آن شانه خالی کردند، چرا در مرکز حفظ و حراست از سلامت جامعه‌ی جهانی یعنی سازمان بهداشت جهانی، حتی یک نفر از تصمیم‌گیرندگان و مدیران ارشد این سازمان غیر یهودی نیست، و شاه‌کلید‌های مراکز اصلی تصمیم‌گیری مدیریت در دست اشرار قوم نافرمان یهود است؟!! چرا مسلمانان و مسیحیان قدرت نفوذ در این مراکز تصمیم‌گیری ندارند؟!!

چرا؟؟؟

چرا پزشکان متخصص و فوق تخصص جهان اسلام و مسیحیت به سیاست نسل‌کشی مسلمانان و مسیحیان که توسط سازمان بهداشت جهانی اجرا می‌شود نه تنها کوچکترین اعتراضی نمی‌کنند، بلکه به شدت از آن استقبال می‌کنند؟!!

چرا خواص دین‌شناسان و آزاد‌اندیشان با سیاست جهانی و جهنمی «رباخواری، حرام‌خواری، خونخواری، نفت‌خواری، نجس‌خواری، سم‌خواری» مخالفت جدی نمی‌کنند. سیاستی که سازمان بهداشت جهانی با اجرای آن توانسته تمامی استعدادهای جهان اسلام و مسیحیت را سرکوب کرده و ولایت علمی اشرار یهود را به دانشمندان جهان مسیحیت و اسلام تحمیل کند؟!!

چرا در بین میلیون‌ها پزشک متخصص و فوق تخصص دنیای معاصر یک نفر برای نمونه پیدا نمی‌شود که شناخت و شعور و بلوغ علمی و فکری و سیاسی و فرهنگی او در حدی باشد که بداند، بیماری یعنی عدم شناخت انسان و استعدادهای متراکم او، هستی و شعور و حکمت حاکم بر آن، و الله و صفات گوناگون او.

طبابت علمی صحیح یعنی هدایت انسان بیمار بسوی پروردگار علیم و حکیم و حجت‌های بر حق او و توصیه به اطاعت و عمل از امر آن‌ها.

راستی اگر مشاهیر پزشکی دنیای معاصر در یک همایش علمی پزشکی جمع بشوند و از آن‌ها بپرسند انسان سالم را تعریف کنید، در بین آن‌ها کسی پیدا می‌شود که بتواند پاسخ صحیح بدهد، و بگوید: انسان سالم به کسی می‌گویند که: با ایمان، پرهیزکار، با تقوی، با سواد، با بصیرت، با فرهنگ، با شعور، عاقل و آگاه به مسائل زمان باشد.

راستی اگر از مشاهیر پزشکی تحصیل‌کرده‌ی دانشگاه‌های معتبر جهان غرب بپرسی چرا تولید غذای سالم، داروی سالم قانوناً ممنوع است!! پاسخی برای این سؤال کلیدی و سرنوشت‌ساز دارند؟!!

راستی اگر به مشاهیر پزشکی مدرن بگویی، ریشه‌ی اصلی بحران مسکن و ترافیک، تروریسم، مفاسد اقتصادی، اعتیاد، تورم، عدم هماهنگی بین نهادها، شبیخون فرهنگی، ابتذال در هنر هفتم و … در علم طب است آیا می‌توانند در تائید و رد این نظریه‌ی علمی دلیل لازم و کافی ارائه بدهند؟! با استفاده از کدام مکتب طبی تمامی این بحران‌ها قابل مهار هستند؟!! و با استفاده از کدام مکتب طبی، روز به روز بر حجم تمامی این بحران‌ها افزوده می‌شود؟!! آیا دانشگاه‌های معتبر و مدعی دنیای معاصر توانسته‌اند پزشکی تربیت کنند که بتواند خیلی محکم در اثبات و نفی این دو ادعا دلیل ارائه بدهد؟!

آیا جامعه پزشکی دنیای معاصر با اینهمه ناتوانی علمی می‌تواند برای سلامت جامعه گام مثبت بردارد؟!!

مخلص کلام اینکه با بیش از صدها دلیل علمی قابل قبول و غیرقابل نقد این واقعیت قابل اثبات است که هم شاه‌کلید ورود صحیح به همه‌ی موضوعات علم طب است و هم شاه‌کلید ورود غلط به همه‌ی موضوعات علم طب.

سکه‌ی علم طب دو رو دارد، یکروی آن بسیار بالنده و سازنده است و روی دیگر آن بسیار فرساینده و سوزنده. در بین مکاتب مختلف علم طب دو مکتب طبی هستند، که یکی سنبل همه‌ی خوبی‌ها و دیگری سنبل همه‌ی بد‌ی‌هاست. مکتبی که خوب خوبی کردن را در همه‌ی زمینه‌ها به انسان می‌آموزد، طب اصیل اسلامی است و مکتبی که بد بدی کردن را در همه‌ی زمینه‌ها به انسان نشان‌ می‌دهد، طب مدرن غربی است. سایر مکاتب طبی موجود هر کدام با نقاط ضعف و قوّتی همراه هستند و در میان این‌ها، مکتبی که سنبل خوب خوبی کردن و سنبل بد، بدی کردن باشد، وجود ندارد. شاه‌کلید همه‌ی خیر و خوبی‌ها طب اصیل اسلامی است که ریشه در علم نافع دارد. و شاه‌کلید همه‌ی شر و بدی‌ها طب مدرن شیمیایی غربی است که ریشه در علم غیر نافع دارد. رسول گرامی اسلام به امیرالمؤمنین علی ۷ می‌فرماید: یا علی به همان تعداد که تو علم نافع بلدی، شیطان هم به همان تعداد علم غیر نافع بلد است و پیامبر می‌فرماید: همانطور که من همه‌ی راه‌های هدایت را بلدم، شیطان هم همه‌ی راه‌های ضلالت را بلد است. طبیب دوار به طبه، طب اصیل اسلامی تفسیر، عینی و علمی و کاربردی و راهبردی علم نافع است و طب مدرن شیمیایی غربی تفسیر عینی و علمی و کاربردی و راهبردی علم غیر نافع که ظاهری بسیار زیبا و فریبنده و باطنی بسیار خشن و زشت و سوزنده دارد.

عدم بصیرت در  شناخت ظاهر و باطن این دو مکتب طبی اصلی ریشه‌ی همه‌ی بحران‌های دنیای معاصر است، خواص و مشاهیر دین‌شناسان و آزاد‌اندیشان نه از نقش محوری و کلیدی طب اصیل اسلامی در موارد زیر خبر دارند که عبارتند از (مقابله با جهانی‌سوزی یهود، مقابله با فتنه تحریم و تحریف علم، مقابله با فتنه خواص فریبی، مقابله با فتنه اسلام هراسی، حل مشکلات مسکن و ترافیک، حل بحران آزادی در رسانه‌ها و مطبوعات، دشمن‌شناسی، حفظ محیط زیست، خداشناسی، خودشناسی، فتنه‌شناسی، حل بحران مفاهیم، پایان دادن به هرج و مرج علمی و فکری و ساماندهی فکری نظام اسلامی، اصلاح آموزش و پرورش، اصلاح قانون و مقابله با قوانین حق‌ستیز، قطع وابستگی به اقتصاد نفت، مبارزه با تهاجم و شبیخون و ناتو فرهنگی، توسعه امنیت ملی و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی، احیاء امر به معروف و نهی از منکر، مقابله با سیاست جهانی عقل‌ستیزی و شیطان‌پرستی، ایجاد هماهنگی بین نهادها، مهار شهوت پول‌پرستی، درمان بیماری‌های صعب‌العلاج، ساماندهی هنر هفتم و نجات هنرمندان از منجلاب فساد و فحشاء.

ترویج و توسعه علم پایدار و نافع و مقابله با علم غیرنافع، با شناخت ویژگی و خصوصیات علم نافع و علم غیرنافع، استحکام کانون خانواده، افشاء نقش موسیقی و تأثیر منفی آن روی همه‌ی استعدادهای انسان، اصلاح امور کشاورزی، شکوفایی استعدادهای انسان، کنترل اراذل و اوباش، حل بحران ازدواج، مدیریت تحول‌گرا، تفسیر و تبیین علمی کاربردی عدالت، صدور انقلاب، مهار تورم، حل بحران اشتغال، چالش و سازش با دشمن بدون هزینه، مبارزه با اعتیاد، مقابله با خشونت و مبارزه با تروریسم، حل بحران بی‌حجابی و جلف‌گرائی و بی‌عفتی، رفع تضاد بین نقش و شغل، مقابله با باورهای غلط علمی، تبیین صحیح فرهنگ تشیع، مقابله با فتنه دفاع غلط از ولایت، و ترویج و توسعه دفاع صحیح از ولایت، اصلاح امور بنیادی خیریه‌ها، روش تربیت خبره و نخبه و نابغه، پاسخ به شبهات ساختار‌شکن و بی‌پاسخ، ایجاد وحدت بین امت اسلام و مسیح، و … مقابله با موانع ظهور و …) و نه از نقش محوری و کلیدی طب مدرن غربی که در تمامی این موارد و زمینه‌ها بحران جدی و غیرقابل مهار ایجاد می‌کند.

فلذا امروزه آشنایی خواص دین‌شناسان و آزاد‌اندیشان با مبانی و اصول ۲۴ گانه طب اصیل اسلامی از ضروریت‌های اجتناب‌ناپذیر و از اهم واجبات است و بدون تسلط به این مبانی، هر تلاشی در هر زمینه‌ای نتیجه‌اش ظهرالفساد فی البر و البحر، و یهلک الحرث و النسل است که امروزه ما در سطح بسیار وسیع و گسترده شاهد این واقعیت هستیم، و تنها راه موجود برای جلوگیری از نابودی محیط زیست و هلاکت نسل انسان آشنایی با مبانی و اصول طب اصیل اسلامی و بکار بردن آن و جلوگیری از ترویج و توسعه طب مدرن شیمیایی غربی است، مبانی و اصول طب اصیل اسلامی عبارتند از: ۱٫ حب و بغض، ۲٫ تذکر ۳٫ تعقل ۴٫ تفکر ۵٫ پرهیز ۶٫ تقوی ۷٫ تحرک ۸٫ تفریح ۹٫ تغذیه صحیح ۱۰٫ خلوت ۱۱٫ اخبات ۱۲٫ استغفار ۱۳٫ صدقه ۱۴٫ مسواک ۱۵٫ استنشاق ۱۶٫ تخلیه ۱۷٫ حمام ۱۸٫ استفراغ ۱۹٫ حجامت ۲۰٫ فصد ۲۱٫ داروی مفرده طبیعی ۲۲٫ داروی ترکیبی طبیعی ۲۳٫ تنقیه ۲۴٫ کَیّ

البته هر کدام از این مبانی و اصول تعریف علمی متفاوت و غیرمتعارف با تعریف‌های رایج موجود دارد، که در این مقال نمی‌گنجد و فرصت دیگری را می‌طلبد.

و اما سرنوشت انقلاب اسلامی و نظام اسلامی با علم طب گره خورده و دوام و بقای آن در گرو توجه به این امر حیاتی است، حتی شناخت عظمت این انقلاب معجزه‌آسا هم در گرو توجه به علم طب است، انقلاب اسلامی با نصب ولایت مطلقه‌ی فقیه در رأس همه‌ی امور و سپردن اختیار تام به آن در تاریکی و ظلمتی که سر تا سر دنیای معاصر را فرا گرفته بود، به انفجار نور اقدام کرد. نوری که محرومیت از آن هر انسان مدعی و مستعدی را به پست‌تر از حیوان تبدیل  می‌کند، اگر بپذیریم که علم نور است که قطعاً و حتماً غیر از اینهم نیست، ولایت حقیقت علم است و محرومیت از ولایت محرومیت از علم، قلعه امن ولایت که انسان را می‌تواند از همه‌ی عذاب‌های علمی و فکری و طبی و مدیریتی و سیاسی و فرهنگی و امنیتی، اخلاقی و تربیتی و … حفظ کند بر چهار ستون محکم استوار است: ۱٫ علم شناخت نعمت‌ها ۲٫ علم بهره‌برداری صحیح از نعمت‌ها ۳٫ علم شناخت بحران‌ها ۴٫ علم حل بحران‌ها. ما حصل همه تلاش شیطان از بدو خلقت تا امروز، تخریب ارکان اربعه ولایت بود، یعنی ممنوعیت آموزش علم مفید و محروم کردن مردم از نور ولایت، امروزه در سر تا سر دنیای معاصر همه‌ی قوانین علمی و قضایی و فکری و سیاسی و دینی و طبی و مدیریتی و اقتصادی و فرهنگی و هنری و کشاورزی و معماری و آموزشی و پرورشی و ورزشی و امنیتی و اخلاقی و تربیتی، ضد چهار رکن ولایت است، یعنی طبق قانون، انسان معاصر حق دسترسی به علم نافع ندارد و کسی که به دنبال علم شناخت نعمت‌ها، علم بهره‌برداری صحیح از نعمت‌ها، علم شناخت بحران‌ها، و علم حل بحران‌ها باشد، مجرم شناخته می‌شود. مجرمی که مرتکب همه‌ی جرم‌ها شده و قانونی برای تبرئه‌ی آن وجود ندارد، فلذا بزرگترین جرم در دنیای معاصر حمایت از ولایت، یعنی حمایت از حقیقت علم است و راز اینکه نظام سلطه‌ی جهانی به رهبری شیطان و به سرکردگی اشرار قوم نافرمان یهود، سرسختانه با ولایت مطلقه‌ی فقیه مخالفت می‌کنند، همین مسئله است، چون علم فرمانروایی و سلطه و قدرت می‌آورد، پیوند عمیق و ناگسستی بین ولایت و فقاهت و طبابت از قانونمندی‌های غیرقابل انکار نظام آفرینش است و ولایت با دو بازوی مقتدر، دین و طب در همه‌ی امور اعمال قدرت می‌کند.

فلذا اقتدار ولایت در گرو صیانت از دیانت و طبابت است بنابراین ولایت مطلقه فقیه یعنی حاکمیت علم در همه‌ی امور یعنی دیدن و رفتن و علم در دو چیز خلاصه شده، علم الادیان، علم الابدان، دشمن با درک عمیق از این حقیقت با زورگویی و خشونت، فتنه تحریم و تحریف علم را به همه‌ی انسان‌های معاصر تحمیل کرده، در واقع امروزه قانون شکل تغییر یافته زور و علم شکل تغییر یافته خشونت است و در تعریف علمی صحیح خشونت باید گفت: خشونت یعنی: انسان را از دست خدا و رسول و ولایت و فقاهت گرفتن و به دست نفس و شیطان و مردم و دنیا سپردن.

خدا و رسول و ولایت و فقاهت برای دفاع محکم از دین خدا، احیاء امر طب را از اهم واجبات توصیه می‌کنند، چرا که جامعه سالم حکومت فاسد را تحمل نمی‌کند و جامعه فاسد حکومت سالم را بر نمی‌تابد، سلامت جامعه در گرو سلامت علم طب است، امروزه دشمن توانسته با ترویج و توسعه طب مدرن شیمیایی غربی که تمامی مبانی و اصول آن ریشه در تحریف معارف قرآن و اهل بیت: دارد همه‌ی افراد جامعه را از سلامتی به معنی واقعی کلمه محروم کند، انسان سالم به کسی می‌گویند که با ایمان، پرهیزکار، با تقوی، با بصیرت، با سواد، با فرهنگ، با شعور، عاقل و آگاه به مسائل زمان باشد. اینکه امروزه تمامی جوامع بشری با قحط‌الرجال روبرو هستند، رجالی که هر کدام به تنهایی یک امت باشند حاصل چشم‌‌پوشی از طب اصیل اسلامی و استقبال از طب مدرن شیمیایی است، مقام معظم رهبری با درک عمیق از این واقعیت تلخ بود که فرمودند: «دغدغه‌ی قلبی امروز من طب اسلامی ایرانی است، به آن بپردازید.» امروزه همه باید بسیج بشویم و در باورهای غلط علمی که متأسفانه به آن‌ها عادت کرده‌ایم، تجدید نظر کنیم و با احیاء طب اصیل اسلامی، پرچم ولایت را در همه‌ی عالم به اهتزاز درآوریم، چرا که ولایت حقیقت علم است و به قول انبیاء و اوصیاء الهی:

– خیر دنیا و آخرت در علم است، شر دنیا و آخرت در جهل

– هر عملی که با علم همراه نباشد، نتیجه‌ی بخش زیادی از آن ضرر و زیان است و سود آن بسیار اندک.

– ریشه‌ی همه‌ی خوبی‌ها در علم است، ریشه‌ی همه‌ی بدی‌ها در جهل

– تنها در مشورت با طب است که راه هدایت آشکار می‌شود.

– سلامتی را در همه‌ی عالم فریاد بزنید.

 

والسلام علیکم و رحمه الله

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

سوالی دارید؟ دایرکت اینستاگرام بپرسید
2:06 AM
حتما پیج را فالو کنید ضررنمیکنید!
seen